بچه های هیاتی خوب می دانند؛ در معرکه ی ی های محرّمانه، معمولا قدیمی ترین و عشقی ترین و مردترین ِ بچه های خیمه ی ارباب؛ می شوند میانه دار  ِ حلقه های عاشقانه ی طواف های حسینی؛ که حضورشان گرم کننده ی مجلس های اربابی است .

و میاندارها همان ها هستند که آتش ِ محبتشان حسابی تند است و حسین حسین ها را با صدای عباسی تر نفس می زنند و  طنین ِ عاشقانه ی ی را نظم های محبتانه می دهند و بلند بلند گریه می کنند و آه های ته ِ دلانه می کشند و صدای سینه زدنشان از همه مردانه تر است و از همه مشتی تر هروله می کنند و گاه گاهی هم از سر  ِ جنون های نمی دانم کجایی؛ نعره های بدمستی ِ حیدری می کشند و حتی بعضا مداح هم می شوند!

خلاصه در حلقه پروانه هایی که گرد ِ شمع ِ یاد حسین می سوزند و طواف های عاشقی می کنند؛ میاندارها از همه پروانه تر اند؛

شاید هم دل سوخته تر اند!

من اما میگویم مجلسی که میاندار نداشته باشد؛ شرف دارد به جلسه ای که میاندارش بی رمق باشد!

و من همه این ها را گفتم تا بگویم؛

امشب که شام غریبان است و میاندار هم دیگر کم آورده بود و رمق نداشت و نفس نداشت و اشک هم نداشت؛

میاندار ِ کاروان حسین خسته تر از خسته بود؛

از بس که زینب بود .

و همه مصیبت کودکان؛ باز شدن ِ آب بود .

شام غریبان، اول ِ بسم الله ِ زینب است


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

Jessica دکتر رضا بهمنش(راکی) منادی وحدت علمی ـ سیاسی سفر وبلاگ شخصی احمدرضا غزنوی همیار توسعه